شهدا سال 66 -زندگینامه شهید علی اکبر احمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علی اکبر احمدزاده »
شهیدان مست جام لایزالند فرشته صورت و عرشی خصالند علیاکبر سال 1346 در شهرستان نیریز میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود و در محیط چنان خانوادهای رشد و نمو یافت تا این که به محیط علم و دانش گام نهاد. دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی سپری، سپس وارد مدرسه راهنمایی ولیعصر(عج) شد و پس از اتمام تحصیلات دوره راهنمایی به دبیرستان شعله نیریز راه یافت. تحصیل در دبیرستان را نیمهتمام رها کرده و به خدمت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علی اکبر احمدزاده »
شهیدان مست جام لایزالند فرشته صورت و عرشی خصالند علیاکبر سال 1346 در شهرستان نیریز میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود و در محیط چنان خانوادهای رشد و نمو یافت تا این که به محیط علم و دانش گام نهاد. دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی سپری، سپس وارد مدرسه راهنمایی ولیعصر(عج) شد و پس از اتمام تحصیلات دوره راهنمایی به دبیرستان شعله نیریز راه یافت. تحصیل در دبیرستان را نیمهتمام رها کرده و به خدمت...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمدرضا فخاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه از لالهای خونین میگوییم که لالهزار ایران اسلامی از عطر وجودش عطرآگین شد. از محمدرضا که ۱۳۴۴/۲/۱ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی غنچه وجودش شکوفا شد. از کودکی در کنار پدر و مادر، بهصف جماعت پیوست و جان را باصفای نماز صیقل داد. اوقات فراوانی از زندگی را به تلاوت قرآن میگذراند و از اُنس با آن لذت میبرد. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید دکتر مفتح و مقطع...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه از لالهای خونین میگوییم که لالهزار ایران اسلامی از عطر وجودش عطرآگین شد. از محمدرضا که ۱۳۴۴/۲/۱ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی غنچه وجودش شکوفا شد. از کودکی در کنار پدر و مادر، بهصف جماعت پیوست و جان را باصفای نماز صیقل داد. اوقات فراوانی از زندگی را به تلاوت قرآن میگذراند و از اُنس با آن لذت میبرد. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید دکتر مفتح و مقطع...
شهدا سال 65 -زندگینامه مفقودالاثر عباس مسلمان حقیقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۶ همراه با بهار طبیعت، در گلستان خانوادهای مذهبی و متدین غنچه عباس شکفته شد و رایحه دلانگیز وجودش همراه با عطر بهاری در فضای خانه و شهر پراکنده شد. در دامن پرمحبت مادر و سایه حمایت پدر به رشد و نمو پرداخت و همراه با فراگرفتن اصول زندگی، قوای روحی و معنوی خود را نیز تعالی بخشید. در هفتمین بهار زندگی راهی دبستان نوبنیاد شد و با تلاش و کوشش مداوم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۶ همراه با بهار طبیعت، در گلستان خانوادهای مذهبی و متدین غنچه عباس شکفته شد و رایحه دلانگیز وجودش همراه با عطر بهاری در فضای خانه و شهر پراکنده شد. در دامن پرمحبت مادر و سایه حمایت پدر به رشد و نمو پرداخت و همراه با فراگرفتن اصول زندگی، قوای روحی و معنوی خود را نیز تعالی بخشید. در هفتمین بهار زندگی راهی دبستان نوبنیاد شد و با تلاش و کوشش مداوم...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حمید رضا دلگرم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سال ۱۳۴۶ در شهر مذهبی نیریز و در یک خانواده متدین، کودکی به دنیا آمد که به عشق هشتمین پیشوای اهلدل، او را «حمیدرضا» نامیدند. برای کسب دانش راهی دبستان ولایت شد و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح نیریز به پایان رساند. حمیدرضا، در دوران تحصیل باوجود دوری از پدر، عهدهدار مسئولیت مادر و برادر خویش نیز بود. وی فردی مسئول و پایبند به مسائل دینی و عامل به صلهرحم بود و هیچگاه رابطه خود را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سال ۱۳۴۶ در شهر مذهبی نیریز و در یک خانواده متدین، کودکی به دنیا آمد که به عشق هشتمین پیشوای اهلدل، او را «حمیدرضا» نامیدند. برای کسب دانش راهی دبستان ولایت شد و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح نیریز به پایان رساند. حمیدرضا، در دوران تحصیل باوجود دوری از پدر، عهدهدار مسئولیت مادر و برادر خویش نیز بود. وی فردی مسئول و پایبند به مسائل دینی و عامل به صلهرحم بود و هیچگاه رابطه خود را...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید علیرضا بخش پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد عليرضا بخش پور »
قصه تاجری را حکایت میکنیم که با سرمایهای از جنس جان، به معامله با خدا پرداخت و در تجارت خود سودی چون رضوان الهی را بدست آورد. از علیرضا میگوئیم که در سال 1346 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مسلمان دیده به جهان گشود. با گذر ایام کودکی، دوره دبستان را در مدرسه حاجی قطبی نیریز آغاز و با موفقیت به پایان رساند. سپس وارد مدرسه مسعود بزرگی شد و پس از اتمام دوره راهنمایی ترک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد عليرضا بخش پور »
قصه تاجری را حکایت میکنیم که با سرمایهای از جنس جان، به معامله با خدا پرداخت و در تجارت خود سودی چون رضوان الهی را بدست آورد. از علیرضا میگوئیم که در سال 1346 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مسلمان دیده به جهان گشود. با گذر ایام کودکی، دوره دبستان را در مدرسه حاجی قطبی نیریز آغاز و با موفقیت به پایان رساند. سپس وارد مدرسه مسعود بزرگی شد و پس از اتمام دوره راهنمایی ترک...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمود حاج نصیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
چهره نورانی او حکایت از تحول ویژهای در روح و جانش داشت. افق نگاهش به کوی معشوق بود و بیصبرانه در انتظار پرواز بهسوی او. محمود، ۱۳۴۶/۵/۱۳ در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز غزل زیبای زندگی را با گریههای خود آغاز کرد. نسیم خنک بهاری را در اوج گرما در فضای خانه پراکند. ماه مهر سال ۱۳۵۲ پس از سپری کردن دوران کودکی، وارد دبستان نعیم نیریز شد و پس از اخذ مدرک پنجم ابتدایی، در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
چهره نورانی او حکایت از تحول ویژهای در روح و جانش داشت. افق نگاهش به کوی معشوق بود و بیصبرانه در انتظار پرواز بهسوی او. محمود، ۱۳۴۶/۵/۱۳ در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز غزل زیبای زندگی را با گریههای خود آغاز کرد. نسیم خنک بهاری را در اوج گرما در فضای خانه پراکند. ماه مهر سال ۱۳۵۲ پس از سپری کردن دوران کودکی، وارد دبستان نعیم نیریز شد و پس از اخذ مدرک پنجم ابتدایی، در...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید حسین امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
عرصه زمین خاکی در مقابل همت و جوانمردی شهیدان، عرصه تنگی است؛ زیرا آنان بر کرانه ازلی و ابدی هستی نشسته و دل در گرو معشوق نهاده بودند. از هر آنچه که رنگ تعلق میپذیرد بریده و عاشقانه در انتظار پرواز به سوی او به سر میبردند. جنگ تحمیلی بهانهای بود برای گشوده شدن درهای سعادت و حرکت کاروانیان نور از خاک به افلاک. حسین یکی از همان قبیله بودکه سال1340 در خانوادهای متدین و زحمتکش در روستای طشک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
عرصه زمین خاکی در مقابل همت و جوانمردی شهیدان، عرصه تنگی است؛ زیرا آنان بر کرانه ازلی و ابدی هستی نشسته و دل در گرو معشوق نهاده بودند. از هر آنچه که رنگ تعلق میپذیرد بریده و عاشقانه در انتظار پرواز به سوی او به سر میبردند. جنگ تحمیلی بهانهای بود برای گشوده شدن درهای سعادت و حرکت کاروانیان نور از خاک به افلاک. حسین یکی از همان قبیله بودکه سال1340 در خانوادهای متدین و زحمتکش در روستای طشک...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید اکبر ربیعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
مادر با شنیدن روضه علیاکبر حسین (ع) با خود عهد کرد که اگر خداوند فرزند پسری به وی عطا کرد، او را به عشق شبیه پیامبر (ص) «اکبر» بنامد. ۱۳۴۹/۲/۲۰ آرزوی او به تحقق پیوست و دستهگل زیبای الهی همراه با شکوفایی گلهای محمدی به خانواده متدین و مسلمان ربیعی در شهرستان نیریز عطا شد. باجان و دل پذیرای وجودش شدند و در تربیت او به آداب اسلامی نهایت کوشش خود را صرف کردند. برای آموختن فنون زندگی به دبستان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
مادر با شنیدن روضه علیاکبر حسین (ع) با خود عهد کرد که اگر خداوند فرزند پسری به وی عطا کرد، او را به عشق شبیه پیامبر (ص) «اکبر» بنامد. ۱۳۴۹/۲/۲۰ آرزوی او به تحقق پیوست و دستهگل زیبای الهی همراه با شکوفایی گلهای محمدی به خانواده متدین و مسلمان ربیعی در شهرستان نیریز عطا شد. باجان و دل پذیرای وجودش شدند و در تربیت او به آداب اسلامی نهایت کوشش خود را صرف کردند. برای آموختن فنون زندگی به دبستان...
زندگینامه خودنوشت جانباز احمد علی زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اینجانب احمد علی زارعی فرزند علیرضا، در تاریخ 1/6/1339 در روستای دهمورد از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در روستای قدیمی سپری نموده و در سن 8 سالگی یعنی سال 1347 به مدرسه رفتم. مدت 5 سال در روستای دهمورد که فقط یک دبستان به نام سحاب داشت و تا کلاس پنجم درس را توأم با کار روستایی که کشاورزی و دامداری و کارگری بود به پایان رساندم. در آن ایام کمتر...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اینجانب احمد علی زارعی فرزند علیرضا، در تاریخ 1/6/1339 در روستای دهمورد از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در روستای قدیمی سپری نموده و در سن 8 سالگی یعنی سال 1347 به مدرسه رفتم. مدت 5 سال در روستای دهمورد که فقط یک دبستان به نام سحاب داشت و تا کلاس پنجم درس را توأم با کار روستایی که کشاورزی و دامداری و کارگری بود به پایان رساندم. در آن ایام کمتر...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید رضاقلی شکوهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
پدر جان قاب عکس تو، روی پیشانی دیوار، زینت بخش خانه شده است. چهره مهتابی و نگاه شیرین و به یاد ماندنیات، به خانه صفا و گرمی بخشیده است. فضای خانه بوی گل میدهد، از بوی آن معطر میشویم و بیقرار رفتن، ای کاش ما هم میتوانستیم در کرانههای آسمان جای بگیریم. شهید رضا قلی شکوهی فرزند امیرقلی، در دوم خرداد ماه 1325 درخانوادهای از تبار مؤمنان در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کانون...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
پدر جان قاب عکس تو، روی پیشانی دیوار، زینت بخش خانه شده است. چهره مهتابی و نگاه شیرین و به یاد ماندنیات، به خانه صفا و گرمی بخشیده است. فضای خانه بوی گل میدهد، از بوی آن معطر میشویم و بیقرار رفتن، ای کاش ما هم میتوانستیم در کرانههای آسمان جای بگیریم. شهید رضا قلی شکوهی فرزند امیرقلی، در دوم خرداد ماه 1325 درخانوادهای از تبار مؤمنان در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کانون...